تنبيه
زن و شوهر گر چه يك زندگى مشترك خانوادگى را تشكيلميدهند و بايد در اداره امور منزل تشريك مساعى نمايند ليكن بهر حال دربعض موارد اختلاف سليقه هم دارند.مرد ميل دارد تمام امور خانوادهمطابق خواستخودش انجام بگيرد و زن مطيع او باشد،بر عكس زن همهمين خواست و تمايل را دارد.در اينجاست كه صدور اوامر و نواهى ازطرفين آغاز ميشود و مخالفتها و كشمكشها شروع مىگردد.بهترين راه حل اينست كه زن و شوهر دست از امر و نهى بردارند و در موارداختلاف با مشورت و تبادل نظر به تفاهم برسند،و اگر دست از زورگوئى ولجبازى بردارند غالبا به تفاهم مىرسند و مشكلى بوجود نخواهد آمد. ليكنهيچيك از آنها حق ندارد عقيدهاش را بر ديگرى تحميل كند و او رامجبور نمايد كه مطابق دستورش عمل كند،و در صورت تخلف حق نداردتوبيخ يا تنبيهش كند.ليكن بعض مردها به بهانه اينكه قيم و سرپرستخانواده هستند چنين حقى را براى خودشان قائل هستند.به خودشان حقميدهند كه مطابق دلخواهشان امر و نهى كنند.و همسرانشان را موظفميدانند كه مطيع دستوراتشان باشند و هرگز تخلف نكنند.و در صورتتخلف او را مورد عتاب و خطاب و توبيخ و تهديد قرار ميدهند.و چنينرفتارى را حق خويش مىپندارند. حتى گاهى به ضرب و شتم و اذيت اقداممينمايند.در صورتيكه مرد حق اذيت و آزار و كتك زدن به همسرش راندارد.مردان زمان جاهليت كه از عاطفه و انسانيت كم بهره بودند همسرانخودشان را مورد اذيت و آزار و ضرب و شتم قرار ميدادند و پيامبر اسلامبراى جلوگيرى از اين عمل زشتبه پا خاست و فرمود:هر مردى كهبصورت همسرش سيلى بزند. خدا بفرشته مامور دوزخ (مالك) دستورميدهد كه در دوزخ هفتاد سيلى بر صورتش بزند.و هر مردى كه دستش رابر موهاى زن مسلمانى بگذارد (براى اذيت موى سرش را بگيرد) در دوزخدستش با ميخهاى آتشين كوبيده ميشود (8) .
رسول خدا صلى الله عليه و آله زدن زنان را نهى كرد مگر درمورديكه تنبيه واجب باشد (9) .
پيامبر گرامى اسلام فرمود:هر مرديكه همسرش را كتك بزند-وبيش از سه ضربه باشد-خدا او را در قيامت در حضور خلائق نگه ميداردو رسوايش ميسازد.و خلق اولين و آخرين چنين مردى را تماشا ميكنند. (10) پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود:تعجب ميكنم از مرديكههمسرش را كتك مىزند در صورتيكه خودش در كتك خوردن سزاوارتراز همسرش ميباشد.اى مردم!زنانتان را با چوب نزنيد،زيرا قصاصدارد. (11)
مرديكه همسرش را كتك بزند بر او ستم كرده و ستمگر،هم در اينجهان و هم در جهان آخرت بكيفر خواهد رسيد.آن هم ظلم به فرد ناتوانيكهبا صدها اميد و آرزو به خانه شوهر آمده.بدان اميد آمده كه در پناه اوآرامش و آسايش بجويد.به مردى پناه آورده كه حامى و غمخوار او باشد ودر مشكلات ياريش كند.زن امانتى است از جانب خدا كه به مرد سپردهميشود.آيا كسى با امانت الهى چنين رفتار ميكند؟!امير المؤمنينعليه السلام فرمود: زنان بنزد مردان به امانت گذارده ميشوند.مالك نفع وضرر خودشان نيستند.آنها نزد شما امانتهاى خدا هستند.آزارشان نرسانيدو بر آنها سخت نگيريد. (12)
مرديكه همسرش را مورد ضرب و شتم قرار ميدهد بر روح اوضربهاى وارد ميسازد و عقدهاى بوجود مىآورد كه به سادگى قابل رفعنخواهد بود.صفا و محبتخانوادگى را از بين مىبرد.من نميدانم با چنين همسر كتك خورده و تحقير شدهاى چگونه مىتوان روابط همسرىبرقرار كرد؟واقعا خجالت دارد!!
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:آيا يكى از شما همسرش رامىزند سپس او را در آغوش مىگيرد؟! (13)
بنابراين در موارديكه شوهر حقى بر همسرش ندارد شرعا و قانوناو اخلاقا مجاز نيست او را بكارى مجبور سازد و در صورت تخلف به تنبيهو كتك اقدام نمايد.مثلا زن شرعا موظف نيست كه امور خانهدارى راانجام دهد.مانند نظافت منزل،طبخ غذا،شستن لباس و ظرفها، بچهدارى وهم چنين خياطى،قالى بافى،گلدوزى و ديگر كارها،گر چه بانوان با ميل ورغبت كارهاى منزل را انجام ميدهند و در اين باره هم حرفى ندارند،ليكنوظيفه آنها نيست.شوهر بايد از همسرش در برابر انجام اين كارها تشكر وقدردانى نمايد.و بدين وسيله او را تشويق نمايد.ولى اگر بعض كارها راانجام نداد يا ناقص انجام داد،مرد حق ندارد او را مورد تنبيه و توبيخ وضرب و شتم قرار دهد.
اسلام فقط تنبيه را در جائى تجويز ميكند كه حقى از شوهر تضييعميشود.و آن در دو مورد است:
اول-مرد شرعا و قانونا حق دارد از همسرش بهره جنسى بگيردو از انواع تمتعات و لذتها استفاده كند.زن شرعا و قانونا موظف است دربرابر اين خواسته مرد تمكين نمايد.و خويشتن را در اختيار او قرار دهد.
اگر زن تمكين نمود مشكلى بوجود نخواهد آمد.اما اگر از انجامخواستههاى مرد امتناع ورزيد،در اينصورت بهتر است مرد،ابتداء با نرمى و ملايمت و حتى تقديم هديه دل همسرش را بدست آورد و بكامجوئى نائلگردد.ولى اگر احساس كرد كه زن قصد اذيت و لجبازى دارد و بهيچ وجهتمكين نميكند،و مرد هم تاب تحمل ندارد،در يك چنين موردى مرد حقدارد به تنبيه متوسل شود.آنهم با رعايت احتياط و حفظ سلسله مراتب درچنين موردى قرآن مىگويد:همسرانى را كه احساس ميكنيد از تمكين دربرابر خواسته شما (تمتعات جنسى) امتناع مىورزند،ابتداء آنها را پند وموعظه بدهيد،سپس در بستر از آنها جدا شويد سپس آنها را بزنيد.پساگر اطاعت نمودند بر آنان ستم روا نداريد.بدرستيكه خدا عالى و بزرگاست (14)
چنانكه ملاحظه مىفرمائيد،خداوند متعال در اين آيه،به شوهراجازه ميدهد كه همسرش را كه در برابر خواستههاى مشروعش،يعنىلذتجوئى و كاميابى تمكين نميكند و قصد اذيت و تمرد دارند،مورد تنبيهقرار دهند.آن هم در سه مرحله:مرحله اول:پند و اندرز.مرحله دوم: اگرپند و اندرز مفيد واقع نشد يا بسترش را جدا كند يا در بستر پشتبه او كندو بخوابد و بدين وسيله،خشم و ناراحتى خودش را اظهار نمايد.مرحلهسوم:اگر اين عمل هم مؤثر واقع نشد و زن هم چنان به لجبازى و تمردخويش ادامه ميدهد،به مرد اجازه داده شده كه براى استيفاى حق مشروعو قانونى خويش به كتك زدن متوسل شود.اما مرد حتى در اين حال همحق ندارد از حد مشروع تجاوز نمايد و مرتكب ظلم و ستم شود.مرد بايددر اين مورد به چند نكته توجه كند.1-هدف از ضرب بايد اصلاح وتربيتباشد نه انتقامجوئى.2-با دستباشد يا چوب نازك،چنانكه در روايات آمده با چوب مسواك.3-طورى بزند كه بدن او سياه و قرمزنشود و الا بايد جريمه (ديه) بپردازد.4-از ضربه زدن به جاهائيكه احتمالخطر دارد، مانند چشم و سر و شكم جدا اجتناب نمايد.5-ضرب طورىباشد كه موجب كدورت عميق و عقده غير قابل علاج نگردد،و زن را بهلجبازى و تمرد و طغيان بيشتر وادار ننمايد.6-همواره اين نكته را درنظر داشته باشد كه مىخواهد با اين زن زندگى كند و از محبتهاى قلبى وصفا و اخلاص او بهره بگيرد.7-توسل به كتك در صورتى تجويز شده،كه زن در برابر عدم تمكين، معذور نباشد.مثلا اگر زن به علتحائضبودن،يا روزهدار بودن در ماه رمضان،يا در حال احرام بودن،يا بيماربودن،از تمكين خوددارى نمود مرد حق ندارد او را تنبيه نمايد.
دوم-زن اگر خواست از منزل خارج شود بايد از شوهرش اجازهبگيرد و اگر اجازه نداد شرعا حق ندارد خارج شود.و اگر بدون اجازهخارج شد مرتكب گناه شده است.در حديث آمده كه پيغمبر اكرم صلى اللهعليه و آله نهى كرد كه زن بدون اجازه شوهر از منزل خارج شود و فرمود:
هر زنى كه بدون اذن شوهر از منزل خارج شود همه فرشتگان آسمانى و هرچيزى كه بر او مرور ميكند-از جن و انس-او را لعنت ميكنند تا اينكهبه منزل باز گردد (15) .و اين موضوع حقى است كه شوهر بر گردن زن دارد كهواجب است آن را ادا كند.
ليكن مرد نبايد در اين باره سختگيرى كند و همسرش را بدين وسيلهاذيت نمايد.بهتر است در هر جا كه محذورى نمىبيند اجازه بدهد برود.
تشريع اين حق براى قدرت نمائى و تحت فشار قرار دادن همسر نيستبلكه بدان منظور است كه مرد بتواند همسرش را از رفتن به جاهاى غيرمناسب باز دارد و در حفظ و صيانت او اقدام نمايد.سختگيريهاى بيجا نهتنها مفيد نيستبلكه به انس و محبت و اعتماد خانوادگى نيز لطمه واردميسازد.و حتى ممكن است گاهى موجب طغيان و تمرد و انحراف او رافراهم سازد.اما اگر رفتن به جائى را غير مناسب و باعث فساد اخلاق وارتكاب گناه تشخيص داد بايد همسرش را از رفتن بآنجا جدا نهى كند.وبر زن هم واجب است اطاعت كند و از رفتن به آن مجلس خوددارى نمايد.
بهر حال اگر زن از دستورات شوهر سرپيچى و تمرد ميكند و بدوناجازه بلكه با نهى شوهرش از منزل خارج ميشود،مرد حق دارد او رابهمان صورت قبل مورد تنبيه قرار دهد.با حفظ همان مراحل و شرائط.
البته زن مىتواند در چند مورد بدون اجازه شوهر از منزل خارج شود وشوهر هم حق ندارد او را منع نمايد.1-خارج شدن از منزل براىياد گرفتن مسائل ضرورى دين.2-مسافرت براى حج در صورتاستطاعت.3-خارج شدن از منزل براى پرداختبدهى در صورتيكهبدون خروج امكان پرداخت نباشد.