loading...
LOXER.IR

رضايت‏شوهر نه مادر

دختر ماداميكه در خانه پدر و مادر زندگى ميكند بايد رضايت آنهارا فراهم سازد،ليكن وقتى كه پيمان زناشويى را امضاء نمود و بخانه شوهرقدم نهاد وظيفه‏اش تغيير ميكند.

در آنجا بايد شوهردارى كند و رضايت و خشنودى او را بر همه چيزمقدم بدارد،حتى در جاييكه بين خواسته‏هاى پدر و مادر و بين خواسته‏هاى‏شوهرش تزاحم پيدا شد صلاحش در اينست كه از شوهر اطاعت نموده‏اسباب رضايت او را فراهم سازد،گر چه پدر و مادرش رنجيده شوند،زيرابا جلب رضايت‏شوهر،رشته انس و محبت كه بهترين ضامن بقاى عقدزناشويى است محكم ميگردد،ليكن اگر مطابق ميل مادرش رفتار كردممكن است آن پيمان مقدس متزلزل يا از هم گسيخته شود،زيرا بسيارى ازمادرها از تربيت صحيح و رشد فكرى بهره كافى ندارند.

آنها هنوز اين مطلب را درك نكرده‏اند كه بايد دختر و داماد رابحال خود آزاد گذاشت تا با هم مانوس شده تفاهم نمايند،برنامه زندگى رابر طبق اوضاع و شرائط خودشان تهيه نموده باجرا گذارند،و اگر در اين‏بين بمشكلى برخورد نمودند با مشورت و تفاهم حل كنند.

چون اين مطلب را كه عين صلاح است درك نكرده‏اند در صددهستند بخيال خودشان،داماد را بر طبق دلخواه بار بياورند،بدين جهت مستقيم و غير مستقيم در امور آنها دخالت ميكنند. در اين راه از دخترشان‏كه جوان است و سرد و گرم روزگار را نچشيده و بهمه مصالح حقيقى‏خودش آگاه نيست استفاده مى‏نمايند.او را آلت و ابزار نفوذ در داماد قرارمى‏دهند، مرتبا دستور مى‏دهند با شوهرت چگونه رفتار كن،چه بگو،چه‏نگو.دختر ساده‏لوح هم چون مادرش را خيرخواه و آشناى بمصالح مى‏دانداز او اطاعت نموده نقشه‏هايش را پياده ميكند. اگر داماد تسليم خواسته‏هاى‏آنها شد حرفى نيست ليكن اگر خواست اندكى مقاومتى نشان بدهد كار به‏نزاع و كشمكش و لجبازى خواهد كشيد،در آنصورت آن زنهاى نادان‏ممكن است آنقدر پافشارى كنند كه دختر و دامادشان را فداى لجبازى وخيره‏سرى خويشتن ساخته زندگى آنها را از هم بپاشند،بجاى اينكه دختررا بزندگى و سازگارى تشويق نموده دلداريش بدهند مرتبا از شوهرش‏بدگويى ميكنند:دخترم را بدبخت كردم.چه شوهر بدى نصيبش شد! چه‏خواستگارهاى خوبى برايش آمدند!پسر عمويت چه زندگى خوبى دارد!

دختر خاله‏ات چه سر و لباسى دارد!فلانى براى خانمش فلان لباس راخريده!دختر خانم من از كى كمتر است؟چرا بايد اينطور زندگى كند؟آخ‏بميرم براى دختر بدبختم!

با اين قبيل سخنان كه بعنوان دلسوزى و خيرخواهى ادا مى‏شوددختر ساده‏لوح را از شوهر و زندگى دلسرد نموده اسباب نارضايتى وبهانه‏گيرى او را فراهم مى‏سازند.به وسيله اين تلقينات سوء وادارش‏ميكنند ناسازگارى و بهانه‏جويى كند،و كار را به شوهرش سخت‏بگيرد، درموارد لازم خودشان نيز بحمايت‏برخاسته قولا و عملا او را تاييدمى‏نمايند،و براى پيروزى، بهمه چيز حتى طلاق گرفتن و بدبخت كردن دخترشان حاضرند.

به داستانهاى زير توجه فرماييد:

«زن 30 ساله‏اى بنام...مادر 50 ساله‏اش را كه باعث جدا شدن اواز شوهرش شده بود كتك زد. زن گفت:از بس مادرم نزد من از شوهرم بدگفت و او را متهم به بى‏اعتنايى نسبت‏بخانواده كرد با شوهرم اختلاف پيداكردم،و حاضر شدم از او طلاق بگيرم،ولى فورا پشيمان شدم. ليكن اين‏پشيمانى سودى نداشت.زيرا شوهرم شش ساعت پس از جدا شدن از من‏دختر خاله‏اش را نامزد كرد و من از فرط ناراحتى مادرم را كتك زدم.» (3)

«مرد 39 ساله‏اى بنام...از دست زن و مادر زنش فرار كرد و درنامه‏اى كه بجاى گذاشته نوشته است:بخاطر اينكه زنم راضى نشد به‏آبادان بيايد و با رفتار ناشايست‏خود مرا آزار ميداد از دست او فرار كردم.

مسئول مرگ من زن و مادر زنم مى‏باشند.» (4)

«مردى كه از دخالتهاى مادرزنش ناراحت‏بود خودكشى كرد». (5)

مردى كه از دخالتهاى بيجاى مادرزنش بتنگ آمده بود او را ازتاكسى بيرون انداخت‏» (6)

ناگفته پيداست دختريكه از اين قبيل مادران نادان و خودخواه‏اطاعت كند و از افكار غلطشان سرمشق بگيرد بدون ترديد به سعادت وخوشبختى خودش لطمه غير قابل جبرانى وارد خواهد ساخت.

بنابراين،هر زنى كه به سعادت خويشتن و ادامه پيمان زناشويى علاقه دارد نبايد بى‏فكر و تامل تحت تاثير افكار مادرش قرار گرفته آنها راصد در صد صحيح و بر طبق مصالح واقعى بپندارد.

يك زن دانا و باهوش احتياط و عاقبت انديشى را از دست‏نمى‏دهد،در گفتار و پيشنهادهاى مادر و پدرش خوب دقت مى‏كند و عواقب‏و نتائج آنها را مورد بررسى قرار مى‏دهد،و بدينوسيله مادرش رامى‏شناسد،اگر ديد به زندگى و سازگارى و انتخاب يك روش عقلائى‏تشويقش ميكند مى‏فهمد كه آدم فهميده و كاردان و خيرخواهى است،دراينصورت مى‏تواند رضايتش را فراهم كند و از راهنماييهاى عاقلانه‏اش‏بهره‏مند گردد،ليكن اگر ديد با گفتار جاهلانه و پيشنهادات غير عقلائى‏خودش اسباب دلسردى و ناسازگارى او را فراهم مى‏سازد يقين پيدا ميكندكه شخص نادان و كج‏سليقه و بد اخلاقى است.

در اينجا يكى از دو طريق را مى‏تواند انتخاب كند:يا بر طبق‏دستورات و راهنماييهاى مادرش ناسازگارى و بهانه‏جويى را شروع كند وبا شوهرش اعلان جنگ و ستيز بدهد،يا گوش به حرف مادرش ندهد واسباب رضايت‏شوهرش را فراهم سازد.ليكن يك زن دانا و با هوش هرگزروش اول را انتخاب نخواهد كرد،زيرا فكر ميكند كه من اگر به حرف‏مادرم گوش كردم يكى از اين نتيجه‏ها عائدم خواهد شد:يا بايد تا آخر عمربا شوهرم در حال نزاع و كشمكش و قهر و دعوا باشم و آب خوش ازگلوى خودم و شوهرم و فرزندانم پايين نرود،يا طلاق بگيرم و به خانه پدر ومادرم مراجعت كنم،در آنصورت يا ناچار ميشوم تا آخر عمر در خانه پدر ومادر و تحت تكفل آنها باشم،با اينكه ميدانم حاضر نيستند مرا به عنوان‏يك عضو اصلى خانواده بپذيرند،بلكه مرا به عنوان يك عضو زائد و سربار خودشان محسوب مى‏دارند،لذا سعى دارند مرا از زندگى خودشان‏بيرون كنند،پس ناچارم با خوارى و خفت زندگى كنم و از خواهران وبرادرانم زخم زبان و سرزنش بشنوم،و اگر بخواهم از خانه پدر و مادربيرون بروم و جدا زندگى كنم كجا بروم و چگونه تنها زندگى كنم؟و اگرشوهرى برايم پيدا شد معلوم نيست از شوهر اولم بهتر باشد،زيرا معمولامردهايى بخواستگارى زنهايى مثل من مى‏آيند كه همسرشان مرده باشد ياطلاق گرفته باشد،و غالبا بى‏بچه هم نخواهند بود،در آنصورت ناچارمى‏شوم از بچه‏هايش پرستارى كنم،و صدها اشكال و دردسر از اين راه‏ايجاد خواهد شد، و اصلا معلوم نيست آن شوهر احتمالى از اين شوهرم‏بهتر باشد،شايد او هم عيبهاى بيشتر و بدترى داشته باشد و ناچار گردم بااو بسازم،ممكن است در اثر ايرادها و ناسازگاريهاى من جان شوهرم‏بستوه آمد با يك تصميم خطرناك،چشم از زندگى بپوشد و از شهر و ديارفرار كند يا احيانا دست‏بخودكشى بزند،ممكن است در اثر لجبازيها وكشمكشها خودم بستوه آيم به طوريكه جز خودكشى چاره‏اى نجويم و با آن‏عمل غير مشروع دنيا و آخرتم را بر باد دهم.

آنگاه كه در اطراف و جوانب قضيه خوب تامل كرد و نتائج وآثارش را بررسى نمود و آينده‏اش را در نظر مجسم گردانيد با يك تصميم‏قاطع بنا مى‏گذارد كه به ولنگاريها و بدگوييها و پيشنهادهاى غير منطقى‏مادر يا ساير بستگانش خاتمه داده شوهرش را نگهدارى كند.

در اين هنگام به مادرش مى‏گويد:مادر جان اكنون كه مقدرم بوده بااين مرد پيمان زناشويى را امضا كنم صلاحم در اينست كه با كوشش وجديت تمام اين زندگى مشترك را كه مى‏تواند مرا خوشبخت كند حفظ كنم،و با اخلاق و رفتار خوب اسباب رضايت‏شوهرم را فراهم سازم، اوست كه مى‏تواند مرا خوشبخت گرداند،شريك زندگى و يار غمخوار من‏است،كسى را بهتر از او سراغ ندارم،برنامه زندگيمان را خودمان بايدطرح كنيم،و اگر مشكلى داشته باشيم حل خواهد شد،و دخالتهاى توممكن است‏به كلى مرا بدبخت كند،اگر ميخواهى رفت و آمد و خويشى مامحفوظ بماند در زندگى داخلى ما اصلا دخالت نكن و از شوهرم بدگويى‏منما و الا ناچار مى‏شوم با شما قطع رابطه كنم.

اگر با پند و اندرز دست از گفتار و رفتارشان برداشتند مى‏تواند باآنها رفت و آمد كند ليكن اگر حاضر نشدند خودشان را اصلاح نمايندصلاح زن در اينست كه به طور كلى با آنها قطع رابطه كند و بدينوسيله‏خودش را از يك خطر بزرگ يعنى از هم پاشيدن كانون خانوادگى برهاند.

و با فكر آزاد به زندگى ادامه دهد.

در اين صورت ممكن است در بين خويشانش از عزت و احترام اوكاسته شود ليكن در عوض، محبت و رضايت‏شوهرش چند برابر شده نزداو عزيز و محترم خواهد گشت.

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:«بهترين زنان شما زنى است‏كه زياد بچه‏دار شود،شوهر دوست و عفيف و محجوب باشد.در مقابل‏خويشانش تسليم نباشد ليكن مطيع شوهرش باشد،براى شوهرش زينت‏كند،خودش را از بيگانگان محفوظ بدارد.حرف شوهرش را بشنود و ازوى اطاعت كند.وقتى با هم خلوت نمودند بر طبق اراده او رفتار كند اما درهر حال،شرم و حيا را از دست ندهد.

سپس فرمود:بدترين زنان شما زنى است كه در مقابل خويشانش مطيع باشد ليكن زير بار شوهرش نرود،عقيم و كينه‏توز باشد،از كارهاى‏زشت پروا نداشته باشد،در غياب شوهرش زينت و آرايش كند،درخلوتگاه از خواسته‏هاى شوهرش امتناع ورزد.عذرش را نپذيرد و گناهش‏را نبخشد». (7)

در خانه هم تميز و زيبا باشيد

مرسوم اكثر خانمها چنين است:وقتى مى‏خواهند به گردش برونديا در مجلس جشنى شركت نمايند يا به مجلس شب نشينى و مهمانى بروندآرايش ميكنند،بهترين لباسها را مى‏پوشند و به بهترين وجهى كه برايشان‏مقدور است از منزل خارج ميشوند،ليكن هنگاميكه به منزل برگشتند فورالباسهاى خوب و زيبا را از تن خارج ساخته لباسهاى معمولى و مندرس رامى‏پوشند،در داخل خانه مقيد به پاكيزگى و نظافت نيستند،آرايش و زينت‏نميكنند،با موهاى ژوليده و لباسهاى به اصطلاح،خانه‏دارى در منزل‏ميگردند،لباسهاى لكه‏دار و جورابهاى پاره را در خانه مى‏پوشند،در صورتيكه بايد كار بر عكس باشد.زن بايد در خانه و براى شوهرش‏آرايش و دلبرى كند،بايد براى شوهرش كه شريك زندگى و يار و مونس‏دائمى و پدر فرزندانش ميباشد زينت و دلربايى كند،بايد دلش را بدست‏آورد تا دلبران كوچه و خيابان نتوانند در دلش جا باز كنند،ديگران چه‏ارزشى دارند كه برايشان آرايش و زينت كند؟!حيف نيست زن آرايش وزيبايى خويش را در مقابل چشم چرانى بيگانگان قرار دهد و براى جوانان‏و بانوان اشكالاتى بوجود آورد؟

پيغمبر اسلام (ص) فرمود:«هر زنيكه خودش را خوشبو كند و ازمنزل خارج شود تا به خانه بر نگردد از رحمت‏خدا دور خواهد بود (8) ».

رسول خدا فرمود:«بهترين زنان شما زنى است كه مطيع شوهرش‏باشد.براى او آرايش كند ولى زينتش را براى بيگانگان ظاهر نسازد.وبدترين زنان شما زنى است كه در غياب شوهرش زينت كند (9) ».

خانم گرامى،بدست آوردن دل يك مرد آن هم براى هميشه كارساده‏اى نيست.پيش خود نگو: او كه مرا دوست دارد پس چه احتياجى‏دارم به سر و وضع خودم برسم و برايش دلربايى كنم؟ بايد عشق او رابراى هميشه نگهدارى كنى.

يقين بدان كه شوهرت دوست دارد هميشه تميز و مرتب و زيبا باشى‏و لو به زبان نياورد،اگر بر طبق خواسته‏هاى باطنى او رفتار نكنى و در منزل‏به خودت نرسى ممكن است در خارج منزل چشمش به زنان تميز آرايش‏كرده بيفتد و از تو دلسرد شده و از راه منحرف گردد،وقتى خانمهاى تميزو مرتب را ديد و آنها را با سر و وضع كثيف و نامرتب تو مقايسه كرد خيال‏ميكند فرشتگانى هستند كه از آسمان نازل شده‏اند!تو هم در خانه برايش‏آرايش كن و لباس خوب بپوش و دلبرى و طنازى كن تا بفهمد كه تو ازآنها كمتر نيستى بلكه بهتر و زيباتر هستى،در آنصورت مى‏توانى بدوام‏عشق او اميدوار باشى و براى هميشه دلش را مسخر گردانى.

به نامه يك شوهر توجه فرماييد:

«خانم بنده در خانه با خدمتكارمان قابل تشخيص نيست.به خدا گاهى اوقات فكر ميكنم اى كاش يكى از اين لباسهاى قشنگ و مامانى راكه براى محيط كار و مهمانى دوخته در خانه مى‏پوشيد و دست از سر،اين‏بلوزهاى كهنه و دامن‏هاى گشاد برميداشت.چند بار به او گفتم: عزيزم‏لااقل روزهاى جمعه و تعطيل يك دست از آن لباسهاى قشنگ را بپوش.

با ترشرويى گفت:من در مقابل تو يا بچه‏ام مقيد نيستم.اما اگر يك روزسر و وضعم نامرتب باشد جلو همكارهايم خجالت ميكشم (10) ».

ممكن است‏بگوييد:در منزل زيبا گشتن با شغل خانه‏دارى وآشپزى سازگار نيست،ليكن اگر ارزش اين عمل را بدانيد به طور حتم‏مى‏توانيد اين مشكل را حل كنيد.چه مانع دارد براى انجام كارهاى خانه‏لباس مخصوصى داشته باشيد كه در موقع كار از آن استفاده كنيد ليكن‏وقتى از كار فارغ شديد و وقت آن رسيده كه شوهرتان به منزل بيايد بدنتان‏را تميز كنيد،موها را شانه بزنيد،لباسهايتان را تغيير دهيد،و مرتب و منظم‏در انتظار او باشيد.

حضرت باقر عليه السلام فرمود:«بر زن لازم است‏خودش راخوشبو كند،بهترين لباسهايش را بپوشد،به بهترين وجه زينت كند و باچنين وضعى صبح و شب با شوهرش ملاقات كند (11) ».

امام صادق عليه السلام فرمود:«زن نبايد آرايش و زينت را ترك‏كند گر چه به يك گلوبند باشد،نبايد دستش را بدون خضاب بگذارد گر چه‏به كمى از حنا باشد،حتى زنهاى پير هم نبايد زينت و آرايش را ترك‏نمايند (12) ».

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
خبار زندگي مشترک,خبر زندگي مشترک,دانلود جديد ترين اخبار زندگي مشترک,اخبار جديد زندگي مشترک,بهترين اخبار زندگي مشترک,سايت اخبار زندگي مشترک,خبر هاي زندگي مشترک,اخبار جديد زندگي مشترک,خبر جديد درباره زندگي مشترک,خبر زندگي مشترک,خبر توپ زندگي مشترک,خبر تازه زندگي مشترک,خبر واقعي زندگي مشترک,آخرين اخبار زندگي مشترک,آخرين خبر زندگي مشترک,آخرين خبر درباره زندگي مشترک,واقعه زندگي مشترک,خبر تلخ زندگي مشترک,خبر خوش زندگي مشترک,خبر خنده دار زندگي مشترک,خبر ناراحت کننده زندگي مشترک,خبر داغ زندگي مشترک,خبر هاي اين ماه زندگي مشترک,خبر هاي امروز زندگي مشترک,درباره خبر زندگي مشترک,کليپ زندگي مشترک,دانلود زندگي مشترک,دانلود کليپ زندگي مشترک,دانلود کليپ امسال زندگي مشترک,دانلود کليک جديد زندگي مشترک,دانلود کليپ جديد زندگي مشترک,دانلود کليپ اکشن زندگي مشترک,دانلود کليپ توپ زندگي مشترک,دانلود کليپ قشنگ زندگي مشترک,دانلود زندگي مشترک,کليپ هاي زندگي مشترک,دانلود کليپ بازيگر زندگي مشترک,دانلود کليپ فيلم زندگي مشترک,دانلود زيباي زندگي مشترک,
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 971
  • کل نظرات : 48
  • افراد آنلاین : 6
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 56
  • آی پی دیروز : 206
  • بازدید امروز : 253
  • باردید دیروز : 600
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 253
  • بازدید ماه : 15,235
  • بازدید سال : 76,872
  • بازدید کلی : 552,060
  • کدهای اختصاصی